کد مطلب:369800 شنبه 7 اسفند 1395 آمار بازدید:370

فصل پنجم
 خداوند رؤیت نمی شود


در تعالیم خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام قوای ظاهر و باطن بشر، عاجز از درک خداوند متعال اند. خداوند متعال نه با چشم سر دیده می شود و نه قوای باطن بشر می تواند خدا را ببیند. اکنون بخشی از مناجات امام زین العابدین علیه السلام را در این باره بشنویم:


- «قَصُرَتْ عَنْ رُؤْیَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِینَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِینَ.(3) ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَی مَشِیَّتِهِ اخْتِرَاعاً»(1)


و حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که دیدگان بیننده ها از دیدن او نارسا، و خیال و اندیشه های هر تعریف کننده ای از تعریف او درمانده است.


با قدرت خود، جهان آفرینش را به زیبائی آفرید، و با اراده و خواست خود آنها را بدون الگویی پدید آورد.


- «وَ یَا مَن تَنقَطِعُ دُونَ رُؤیَتِهِ الأَبصَارُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَدنِنَا إِلَی قُربِک»(2)





1- صحیفه سجادیه، بخشی از دعای اول، ص 64

2- همان، بخشی از دعای شماره 5، ص 94

 


ص: 144


و ای خداوندی که دیده ها بی آنکه یارای دیدار ذاتش را داشته باشند، از کار بیفتند، درود بر محمد صلی الله علیه و آله و سلّم و آل او بفرست، و ما را به محضر قربت نزدیک ساز.


اکثر علمای اهل سنت، رؤیت خداوند را با چشم امکان پذیر می دانند و مهم ترین دلیلشان احادیث متعددی است که در صحاح بسته- بر جواز رؤیت- آمده است!!


خداوند متعال در کلام جاویدش با صراحت می فرماید که او هرگز به دیدگان درنمی یابد: «لاتُدرِکُهُ الأبصار وَ هُوَ یُدرِکُ الأبصار»(1) او را هیچ چشمی درک نکند و حال آنکه او همه  بینندگان را مشاهده می کند. و نیز در جواب قوم موسی علیه السلام که با اصرار از حضرت موسی علیه السلام تقاضای رؤیت خدا را با چشم ظاهر می نمودند، به موسی علیه السلام فرمود: «لَن تَرَانی»(2) مرا هرگز نخواهی دید. حرف «لَن» نفی ابد را می رساند، یعنی ای موسی! تا ابد مرا نخواهی دید؛ زیرا خداوند متال جسم نیست که قابل رؤیت باشد، بنابراین محال است که خداوند  متعال با چشم رؤیت شود و به این علت است که خداوند به موسی علیه السلام فرمود: «لن ترانی»؛ اما علمای اهل سنت به جای اینکه قرآن را اصل قرار دهند و صحّت و یا سقم احادیث را با محوریت قرآن بپذیرند، با کمال تعجب احادیث جعلی که در صحاح سته آمده و با قرآن مخالف است را می پذیرند و سپس آیات را به گونه ای- طبق مباحث صحاح سته- توجیه می کنند!!


یعنی آیات قرآنی که صراحت در عدم رؤیت خداوند متعال را دارد- با محوریت قرار دادن آن احادیث جعلی- به گونه ای تفسیر می کنند که از آن آیات، جواز رؤیت خداوند را نتیجه می گیرند!!


به عنوان مثال، فخر رازی در تفسیرش در ذیل آیه «لاتُدرِکُهُ الأَبصَارُ وَ هُوَ یُدرِکُ الأَبصَارَ» می نویسد:


اگر خداوند متعال جایزالرؤیه نبود، در این صورت عبارت «دیدگان او را درنیابند»





1- سوره انعام، آیه 103

2- سوره اعراف، آیه 143

 


ص: 145


مدحی در بر نداشت، چنانکه معدومی که رؤیت نمی پذیرد، و یا علوم و قدرت و اراده و روایح و طعام هایی که دیدنی نیستند، اگر گفته شود که رؤیت آنها درست نیست، مدحی در بر ندارد... و تمام تحقیق در این باره این است که اگر چیزی فی نفسه نادیدنی باشد، در این صورت از نادیدنش مدح و تعظیمی برای آن به حاصل نمی آید؛ اما اگر فی نفسه جایزالرؤیه باشد سپس دیدگان را از رؤیت و دریافت خویش، در حجاب بگذارد، این قدرت کامله دلالت بر مدح و عظمت دارد. پس از این آیه برمی آید که حق تعالی به حسب ذاتش جایزالرؤیه است.(1)


خوانندگان محترم، ملاحظه نمودند که مفسر بزرگ اهل سنت، فخر رازی برای صحّه گذاشتن بر احادیث جعلی باب رؤیت، چگونه با مغلطه ای آشکار، آیه شریفه را وارونه تفسیر می کند!! اکنون تفسیر عالم بزرگ جهان تشیع، مرحوم شیخ طوسی را در ذیل آیه فوق بشنوید:


در این آیه دلالت روشنی است به اینکه خداوند تعالی به دیدگان دیده نمی شود؛ زیرا خود را با نفی دیده شدن، مطرح کرده است، و هرچه نفی اش مدح باشد، اثباتش جز نقص نیست، و نقص سزاوار خداوند نیست، چنانکه می فرماید: «لَا تَأخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَومٌ» همچنین سوره مبارکه مؤمنون آیه 91 «مَا اتَّخَذَ اللهُ مِن وَلَدٍ وَ مَا کَانَ مَعَهُ مِن إِلَهٍ» که نفی فرزند داشتن و شریک داشتن از خداوند کرده است. چون در این موارد مدح وابسته به نفی است، اگر به عکس آن قائل شوند، نقص در بر دارد.(2)


سخن برخی دیگر از علمای اهل سنت در باب رؤیت خداوند:


- آلوسی بغدادی صاحب کتاب تفسیر «روح المعانی» می گوید: خدا را شکرگزارم که من در دوران عمرم سه بار خدا را در خواب دیده ام که آخرین بار در سال 1246





1- تفسیر کبیر، فخر رازی، ذیل آیه «لَاتُدرِکُهُ الأَبصَارُ وَ هُوَ یُدرِکُ الأَبصَارَ»

2- التبیان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه شریفه

 


ص: 146


بود که او را در حالی دیدم که دور او را هاله ای از نور فرا گرفته بود و به سوی شرق متوجه بود و جملاتی نیز به من فرمود که پس از بیدار شدن آنها را فراموش کردم.(1)


- شعرانی، ابن جوزی، شبلنجی از احمد حنبل نقل می کنند که می گفت من خدا را در خواب دیدم و گفتم: خدایا بهترین وسیله تقرب بندگان نسبت به تو چیست؟ فرمود: کلام من است یا احمد! گفتم: با فهم یا بدون فهم؟ فرمود: با فهم و بدون فهم!!(2)


- احمد حنبل رئیس فرقه حنبلی ها می گوید: هرکس که درباره رؤیت خداوند شک داشته باشد کافر و مرتد است!(3)


- مالکی و شافعی، رئیس دو فرقه مالکی و شافعی، عقیده احمد حنبل را دارند و کسانی که قائل به رؤیت نیستند را کافر می دانند.(4)


- احمد محمّد شاکر در شرحی که بر مسند احمد نوشته می گوید: احادیث درباره رؤیت خدا به حد تواتر و به مرحله ثبوت رسیده است و اگر کسی رؤیت خدا را انکار کند منکر یکی از ضروریات مذهب خواهد بود و رؤیت را تنها جهمیه و معتزله و امامیه انکار نموده اند.(5)


- فاضل نووی در شرح صحیح مسلم می گوید: دیدن خداوند در قیامت اتفاق نظر کل علمای اهل سنت است و دیدن خدا در این دنیا با شرایطی امکان پذیر است که قبلاً بیان کردیم.(6)


بزرگان اهل سنت در این باره فراوان سخن گفته اند که ما در اینجا بخشی از سخنان





1- روح المعانی، ج 9، ص 46

2- طبقات شعرانی، چاپ مصر، ج 12، ص 117؛ مناقب احمد حنبل، چاپ بیروت، ص 434؛ نورالابصار شبلنجی، چاپ بیروت، ص 225

3- به نقل از تفسیر المنار، ج9، ص 145

4- طبقات الشافعیه، ج 2، ص 81، به نقل از: عبدالغنی در کتاب الامام الشافعی، ص 249

5- شرح مسند احمد حنبل، ج 14، ص 137

6- شرح صحیح مسلم، ج 3، ص 5

 


ص: 147


آنان را مطرح نمودیم.


تمام علمای شیعه- به برکت احادیث نورانی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام- رؤیت خداوند متعال را محال می دانند و روایات اهل سنت را در این باره رد می کنند.


اکنون احادیث صحاح سته:


جریر بن عبدالله می گوید: کنا جلوساً عند رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم اذ نظر إلی القمر لیله البدر فقال: أما انّکم سترون ربّکم کما ترون هذا القمر لاتضامّون فی رؤیته. کنار رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم نشسته بودیم و آن حضرت به ماه نگریستند و فرمودند: همان طور که شما این ماه را می بینید به زودی پروردگارتان را بدون مانع و مزاحمتی خواهید دید.


- صحیح بخاری، ج 1، ص 190 کتاب مواقیت الصلاه و فضلها، باب فضل صلاه العصر و باب فضل صلاه الفجر، ص 196 باب 26، ح 573 و ...


- صحیح مسلم، کتاب المساجد و مواضع الصلاه، باب فضل صلاه الصبح و العصر باب 37، ج 1، ص 439.


- سنن ابن ماجه، مقدمه باب فیما انکرت الجهمیه، باب 13، ح 117 و 178.


- سنن ترمذی، کتاب صفه الجنه، باب ما جاء فی رؤیه الرّب تبارک و تعالی، باب 16، ج 2551، ج 4، ص 311.


همچنین در صحاح آمده است: ... قالوا: یا رسول الله، هل نری ربّنا یوم القیامه؟ قال النبی صلی الله علیه و آله و سلّم: نعم، هل تضارّون فی رؤیه الشمس بالظهیره ضوءٌ لیس فیها سحاب؟ قالوا: لا، قال: و هل تضارّون فی رویه القمر لیله البدر ضوءٌ لیس فیها سحاب؟ قالوا: لا. قال النبی صلی الله علیه و آله و سلّم: ما تضارّون فی رؤیه الله عزّوجلّ یوم القیامه إلاّ کما تضارّون فی رؤیه احدهما. روزی مردم از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم پرسیدند: آیا ما پروردگارمان را روز قیامت می بینیم؟ فرمود: آیا در دیدن ماه، در شب چهاردهم که ابری مانع نباشد ضرر می بینید؟ گفتند: نه، پیغمبر فرمود: آیا در دیدن خورشید که ابری جلوی آن نباشد ضرری



 


ص: 148


می نمایید؟ گفتند: نه. فرمود: همانا شما خدا را می بینید.


- صحیح بخاری، کتاب تفسیر، باب تفسیر سوره نساء، باب 8، ح 4581، ج 3، ص 217 و کتاب التوحید، باب و کان عرشه علی الماء، باب 22، ج 4، ص 387.


- صحیح مسلم، کتاب الایمان، باب معرفه طریق الرؤیه، باب 81، ح 299 و 300، ج 1، ص 163 به بعد.


- سنن ابن ماجه، باب فیما انکرت الجهمیه، باب 13، ح 179، ج 1، ص 63.


- سنن ترمذی، کتاب الصفه الجنه، باب 17، ح 2554، ج 4، ص 314.


- سنن أبی داود، کتاب السنه باب فی الرؤیه، باب 20، ح 4696، ج 5، ص 239.


در احادیث و کتب معتبر شیعه نه تنها اینگونه احادیث جعلی وجود ندارد؛ بلکه در احادیث متعددی از امامان معصوم علیهم السلام آمده است که می فرمایند: خداوند متعال چون مادی و جسم نیست و هیچ گونه شباهتی به مخلوقات خویش ندارد، هرگز رؤیت نمی شود و این امر محال است.


اکنون به دو مورد- از ده ها مورد- توجه بفرمایید: یونس بن ظبیان می گوید: به حضور امام صادق علیه السلام شرفیاب گردیدم عرضه داشتم: یابن رسول الله! من در مجلس مالک رئیس فرقه مالکی ها و اصحابش شرکت کردم، بعضی از افرادی که در آن مجلس بودند می گفتند: خداوند مانند سایر موجودات، دارای وجه و صورت است. بعضی دیگر می گفتند: خدا دارای دو دست است؛ و برای اثبات دست خدا، به گفتار خداوند تمسک می نمودند که خطاب به شیطان فرموده است: چه عاملی تو را بازداشت که بر آنچه من با دست خود آفریدم سجده کنی، آیا تکبر کردی؟


و بعضی دیگر می گفتند: خداوند به صورت مرد سی ساله ای است. درباره این مطلب عقیده شما چیست؟ یونس می گوید: امام علیه السلام تکیه کرده بود، وقتی گفتار من را شنید نشست و گفت: اللهم عفوک عفوک؛ خدایا در مقابل این افتراها از تو طلب عفو و



 


ص: 149


آمرزش می کنم، سپس فرمود: یونس! هرکس درباره خداوند چنین خیال کند که خداوند مانند سایر موجودات، دارای صورت است، برای خدا شریکی قرار داده، و هرکس خیال کند خداوند مانند سایر موجودات، دارای اعضاء است، بر خداوند کفر ورزیده است، شهادت چنین کسی را قبول نکنید و اگر حیوانی را ذبح کند، از گوشتش نخورید، خداوند بالاتر از آن است که او را به صفات مخلوقش تشبیه کنند.


امام سپس فرمود: و اما وجه خداوند که معروف او است، پیغمبران و انبیاء هستند و اما آیه شریفه «خَلَقتُ بِیَدَیَّ أَأستَکبَرتَ»(1) ید در اینجا به معنای قدرت و نیرو است، همین طوری که در آیه  دیگر «وَ أَیَّدَکُم بِنَصرِهِ» (با کمک خود بر شما نیرو بخشید) به معنای نیرو و قدرت است. یونس! هرکس خیال کند که خداوند در میان یا در روی چیزی قرار گرفته، یا از محلی به محل دیگر منتقل می گردد؛ یا خیال کند که موجودی دور و خالی از خدا، و یا موجودی آمیخته با خداست، خدا و خالق را، با صفت مخلوقش توصیف نموده است، در صورتی که خداوند به وجود آورنده و خالق تمام موجودات است و با هیچ موجودی قابل قیاس نیست، و به مردم شباهت ندارد، هیچ مکانی از او خالی نیست، و هیچ مکان و فضایی را پر نمی کند، این است خدای ما و جز او خدایی نیست. یونس! هرکس دوست دارد که با چنین اوصافی خدا را بشناسد، موحد و خداپرست است، ولی هرکس دوست می دارد خدا را با غیر این اوصاف بشناسد، خدا از او دور است و ما خاندان نیز از چنین کسی دوری می کنیم.(2)


ذعلب یمانی از حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سئوال نمود: آیا خداوند را دیده ای؟ امام علیه السلام در جواب فرمود: آیا آنچه را که ندیده ام پرستش می کنم؟!


ذعلب سئوال نمود: چگونه دیده ای؟ امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: خدا را نمی توان با





1- سوره ص، آیه 75

2- کفایه الاثر، ص 255؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ذیل آیه 75 از سوره ص

 


ص: 150


چشم سر دید؛ ولی او را با نور دل که از حقیقت ایمان سرچشمه می گیرد می توان درک نمود.(1)


خوانندگان محترم که مشتاقند احادیث معصومین علیهم السلام را در این باره بیشتر بشنوید، به کتاب های اصول کافی، توحید صدوق، بحارالانوار، در ابواب و فصول ابطال الرؤیه، النهی عن الجسم والصوره، نفی الحرکه والانتقال و نفی التشبیه مراجعه کنند.


چرا خداوند دیده نمی شود؟


زیرا چشم، چیزهایی را می بیند که مادی و جسمانی باشد و از آنجا که خداوند متعال، نه جسم است و نه خصوصیات ماده را داراست؛ بنابراین هرگز دیدگان او را نمی بیند.


و کسانی که قائل به رؤیت اند، هم خداوند را محدود به مکان و زمان می نمایند و هم خداوند را مرکب و دارای اجزاء می پندارند و خداوند متعال پاک و منزه از این توصیفات جاهلانه است؛ زیرا موجودی که در بند مکان و زمان و دارای اجزاء و ترکیب باشد، او خدا نیست؛ بلکه مخلوق و نیازمند است.


بنابراین، قائلین به رؤیت خداوند، از توحید خارج اند.


ابن عربی- که جایگاه ممتازی در بین عرفای صوفی دارد- مدّعی است که ظاهر و باطن هویت الهی را در سال 627 ه.ق به یک صورت نورانی به رنگ سفید که در زمینه نور قرمز بود مشاهده کرده و از دیدن آن به چنان علم و معرفتی و نیز لذت و سروری دست یافته که خود را عاجز از وصف آن دانسته است و در پایان می گوید: «قبل از این واقعه نه مانند این صورت را دیده بودم نه به خیالم آمده بود و نه در قلبم خطور





1- اصول کافی، باب ابطال الرؤیه؛ بحارالانوار، ج 4، باب نفی الرؤیه

 


ص: 151


کرده بود.»(1)


بر هر محقق و پژوهشگر لازم است با خود بیندیشد که این صورت با توصیفات ابن عربی، صورت چه کسی بوده است؟!


کسانی که با الفبای اسلام و ابتدایی ترین براهین عقلی آشنایی دارند، به خوبی می دانند که خدای عزّوجلّ نه از ماده است و نه از تطوّرات ماده تا مجسم و رؤیت شود و یا به صورت نور ظاهر شود. همان گونه که گفته شد، عمدتاً گفته ها و اظهارات مربوط به تجسیم و رؤیت خدای متعال از منابع غیر اسلامی نظیر تعلیمات تحریف شده تورات و اکثراً توسط «کعب الأحبار» و «ابوهریره» به معارف دینی راه یافته است و از این مطالب در آثار ابن عربی مخصوصاً فتوحات، بسیار یافت می شود.


همچنین ابن عربی مدّعی است کتاب «مواقع النّجوم» خود را که بسی مورد تجلیل و ستایش قرار داده در سال 595 ه.ق در شهر «التمریه» در ماه رمضان طی یازده روز نوشته و علت آن را این می داند که خداوند را دو مرتبه در خواب دیده است: «ألا إنّی رأیتُ الحقّ فی النّوم مرّتین و هو یقول لی أنصح عبادی»(2)


باتوجه به این که خدای عزّوجلّ دیدنی نیست، نه در دنیا و نه در آخرت، نه در خواب و نه در بیداری؛ لذا این پرسش مطرح است که به راستی ابن عربی چه کسی را در خواب دیده و به او این دستور را داده است؟ و ابن عربی بازیچه چه موجودی قرار گرفته است.(3)





1- الفتوحات المکیه، (14 جلدی) ج2، ص 591

2- همان، ج 5، ص 156

3- ابن عربی از نگاهی دیگر، صص 370-369

 


ص: 152



 


ص: 153